که قصد دارد در کنار خنداندن تماشاچی، به بحثهای جدی در باره مفاهیم عمومی زندگی مردم عادی بپردازد.
کاظم راستگفتار، کارگردان فیلم با بیان این جمله، اضافه میکند که تدوین فیلم به دست بهزاد مصلح تمام شده و به زودی کار ساخت موسیقی آن شروع میشود. علیرضا زریندست مدیریت فیلمبرداری این فیلم را به عهده داشته و امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، امیرحسین رستمی، سحر زکریا، غلامحسین لطفی، یوسف صیادی،اکرم محمدی و شراره رخام بازیگران آن هستند.
در قصه فیلم امین حیایی نقش مهندس جوانی به نام سعید را بازی میکند که از سوی همسرش، سیمین مجبور میشود در تعطیلات وی را برای اسکی به کشور فرانسه و کوههای آلپ بفرستد. سیمین در آلپ هنگام اسکی، در یک یخچال طبیعی سقوط میکند و میمیرد. مهندس پس از بیرون آمدن از بهت و حیرت ناشی از مرگ همسرش، دوباره ازدواج میکند. اما بلافاصله پس از ازدواج، جسد یخ زده همسر اول در کوه آلپ پیدا میشود و در اثر اتفاقی زنده می شود و به ایران برمیگردد. بازگشت او به ایران سرآغاز ماجراهایی طنزآمیز و عجیب و غریب میشود به نام« زنان ونوسی، مردان مریخی».
راست گفتار که فیلمش را براساس فیلمنامهای از حسین مثقالی و شعله نیک روش کارگردانی کرده، در باره حال و هوای خاص کمدی آن میگوید: «قصه فیلم قصه غریبی نیست و در کارهای قبلیام هم تا حد زیادی در همین مایهها کار کرده بودم. این بار سعی کردم قصه کمی متفاوتتر و تازهتر باشد. درعین حال، یکی از فرقهای مهم کار تازهام با ساختههای قبلی استفاده از جلوههای ویژه است. در مورد استفاده از جلوههای ویژه طور دیگری فکر میکردم و اصلاً تصورش را نمیکردم که اینقدر سخت باشد. وقتی درگیر آن شدم، سختی مربوط به این کار را فهمیدم. ساخت صحنههایی که نیاز به جلوههای ویژه دارد، در سینمای ما با مشکلات زیادی روبهروست. به همین دلیل، خلق جلوههای ویژه فیلم سخت، اما در عین حال جذاب و جالب بود. در این فیلم، چیزهایی را تجربه کردم که سینمای ما تا به امروز کمتر مشابه آن را تجربه کرده و به نوعی اولین بار بود که چنین اتفاقی میافتاد.»
این فیلمسازکه کار بازنویسی فیلمنامه را خودش انجام داده و جلوههای ویژه نیز دست پخت خود اوست، با اشاره به این که جلوههای ویژه فقط به حدود پنج دقیقه از فیلم مربوط می شود، میگوید انجام آن حدود یک ماه وقت گرفت. به گفته او: «هر ثانیه این پنج دقیقه واقعاً سخت بود. در این صحنه بهاره رهنما بازی دارد که مطلقاً اسکی بلد نیست و باید با سرعت تمام از یک کوه بلند پایین بیاید. او به هوا پرت میشود و داخل یک یخچال سقوط میکند. بعداً با جرثقیل یک بسته بزرگ یخی که رهنما داخل آن است (و تماشاچی میتواند او را ببیند)، از داخل گودال بیرون کشیده میشود. اجرای این صحنه که وقت زیادی برد، اصلاً کار سادهای نبود.»
راست گفتار میگوید تلاش داشته تا هنگام ساخت فیلم به گونهای کار کند که قصه آن ضمن دارا بودن جذابیت برای بیننده، حرفهایی هم برای گفتن داشته باشد.
وی در پایان صحبت خود اضافه میکند: «این قصه با حال و هوای کمدی خود، یک سری از مسائل و مشکلات روزمره خانوادههای ایرانی را هم بیان میکند. تلاشم این بود که این مسائل و مشکلات به زبان طنز گفته شود و توی ذوق تماشاچی نخورد. به همین دلیل است که آنها را در دل قصه گنجاندهام و در طول ماجرا، هیچ تأکید خاصی بر روی آنها نمیشود. ظاهر خندهدار قصه، فرصت آن را فراهم میکند تا بیننده در باره یک سری مسائل جدی به فکر فرو برود. سینما اگر میخواهد مخاطب داشته باشد و حرفی را بیان کند، باید برای او جذابیت داشته باشد. مقولات بصری بخش مهمی از آن است، که جلوههای ویژه را نیز در بر میگیرد. علت استفاده از جلوههای ویژه را در این فیلم، از این منظر هم میتوان نگاه کرد.»